محرم و تبلیغ 1 - اشک باید روان باشد

برچسب جزوه : محرم و تبلیغ (#)
نام جزوه : اشک باید روان باشد
سخنران : بیانات مقام معظم رهبری در جمع طلاب و روحانیون (#)
تاریخ سخنرانی : 1373/3/17
مبادا کسى خیال کند که در زمینه فکر و منطق و استدلال، دیگر چه جایى براى گریه کردن و این بحثهاى قدیمى است! نه! این خیالِ باطل است. عاطفه بهجاى خود و منطق و استدلال هم بهجاى خود، هر یک سهمى در بناى شخصیّت انسان دارد... شهادتِ چنین شخصیّتى، حادثهاى شگرف است. کدام انسانى است که عاطفهاش از این حادثه جریحهدار نشود؟! کدام انسانى است که این حادثه را بشناسد و بفهمد و نسبت به آن دلبسته نشود؟این همان چشمه جوشانى است که از ظهرِ روزِ عاشورا شروع شد.
مقام معظم رهبری
دریافت
توضیحات: A4 / #304 / 16
۱۳۷۳/۰۳/۱۷
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون کهگیلویه و بویراحمد
در آستانه ماه محرم
دو مقوله در باب محرم:
فلسفه ی قیام امام حسین(ع) / 3
خاطره ی قیام امام حسین(ع) / 3
تقدم عاطفه بر استدلال در حرکت انبیاء / 4
مظلومیت اباعبدالله... / 5
شیعه و غیر شیعه ... / 6
مردم چگونه از این نعمت استفاده کنند؟ / 7
یک روحانى چگونه اقامه عزا خواهد کرد؟ / 7
سه ویژگی مجالس عزاداری
1.تقویت رابطه عاطفی / 8
2.تقویت معرفت / 8
3.تقویت ایمان / 8
چند توصیه :
از خودتان به روضه شاخ و برگ ندهید / 10
نگذارید عزاداری ها منحرف شوند / 10
نمونه های انحراف:
قفل زنی / 10
قمه زنی / 11
زیارت سینه خیز / 12
من بایستی بگویم، شما هم باید بگویید / 12
----------------------بخش هایی از متن جزوه---------------------
مبادا کسى خیال کند که در زمینه فکر و منطق و استدلال، دیگر چه جایى براى گریه کردن و این بحثهاى قدیمى است! نه! این خیالِ باطل است. عاطفه بهجاى خود و منطق و استدلال هم بهجاى خود، هر یک سهمى در بناى شخصیّت انسان دارد.
در مبارزه امام حسین علیهالسّلام، حتّى برخى از دوستان هم معرضند. چنانکه به یکى از آنها فرمود: ”بیا به من کمک کن.“ و او به جاى کمک، اسبش را براى حضرت فرستاد و گفت: ”از اسب من استفاده کن!“ غربت از این بالاتر و مبارزه از این غریبانهتر؟!
شهادتِ چنین شخصیّتى، حادثهاى شگرف است. کدام انسانى است که عاطفهاش از این حادثه جریحهدار نشود؟! کدام انسانى است که این حادثه را بشناسد و بفهمد و نسبت به آن دلبسته نشود؟این همان چشمه جوشانى است که از ظهرِ روزِ عاشورا شروع شد.
ترس از حادثه عاشورا و شهداى آن، از زمان خلفاى بنىامیّه شروع شده و تا زمان ما ادامه یافته است و شما یک نمونهاش را در دوران انقلاب خودمان دیدید. وقتى که محرّم از راه مىرسید، نظامِ مرتجعِ کافرِ فاسقِ فاسدِ پهلوى، مىدید دیگر دستش بسته است.
اینطور نباشد که وقتى بالاى منبر مىرویم، یک مقدار لفّاظى کنیم و حرف بزنیم و اگر احیاناً مطلبى هم ذکر مىکنیم، مطلب سستى باشد که نه فقط ایمانها را زیاد نمىکند، بلکه به تضعیف ایمانِ مستمعین مىپردازد.
امروز عمومِ جوانان کشور - از دختر و پسر گرفته تا زن و مرد، و حتى غیرجوانان - ذهنشان باز است. اگر دیروز - قبل از انقلاب - جوانان دانشجو از این ویژگى برخوردار بودند، امروز مخصوص آنها نیست و همه، مسائل را با چشم بصیرت و با استبصار نگاه مىکنند و مىخواهند بفهمند.
اگر براى ذکر مصیبت، کتاب ”نَفَس المهمومِ“ مرحوم ”محدّث قمى“ را باز کنید و از رو بخوانید، براى مستمع گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را بهوجود مىآورد. چه لزومى دارد که ما به خیال خودمان، براى مجلسآرایى کارى کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعىاش دور بماند؟!
نمىشود در مقابل این کارِ غلط سکوت کرد. اگر بهگونهاى که طىّ چهار، پنج سال اخیرِ بعد از جنگ، قمهزدن را ترویج کردند و هنوز هم مىکنند، در زمان حیات مبارک امام رضواناللَّهعلیه ترویج مىکردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه مىایستادند.
عرض کردم، عدّهاى وقتى این حرف را بشنوند، مطمئناً از روى دلسوزى خواهند گفت ”خوب بود فلانى این حرف را امروز نمىزد.“ نه؛ من بایستى این حرف را مىزدم. من باید این حرف را بزنم. بنده مسؤولیتم بیشتر از دیگران است. البته آقایان هم باید این حرف را بزنند.